به انجمن ApplyAustria خوش آمدید

درد و دلی با من

یه صفحه خودمونی با حرفهای خودمونی

اینجا درد و دلای خودم از داستان مهاجرتم هست .توصیه میکنم اگه دنبال اومدن به اتریش هستین حتما و حتما وقت بزارین و اینو بخونین. شاید یک مقدار طولانی باشه ولی خوندنش میتونه بهتون یه مسیر رو نشون بده و شاید کمک بکنه به تصمیمی که میخواین بگیرین . اگه دوست داشتین چند دقیقه ای وقت بزارین و بخونینش .

منم مثل خیلی از شماها وقتی اینجا اومدم دانشجو بودم وبا پذیرش تحصیلی و ویزای دانشجویی اومدم . منم همین مسیری رو رفتم که شما میخواین برین و میدونم چه گرفتاری هایی داره و چقدر باید تلاش کرد . بالا و پاییناشو خودم لمس کردم و سختی هاشو کشیدم . لحظه به لحظه هاشو تجربه کردم و امیدوارم تجربه هایی که باهاتون به اشتراک میزارم براتون مفید باشه

من اینجا با شما هستم تا شما با کسی که خودش قبلا این راه رو رفته ، الان تویه اتریش دانشجو هست و در همون وضعیتی هست که قراره شما باشین بتونین صحبت کنید و از کسی راهنمایی بگیرین که با همه این موانع و مشکلات دست و پنجه نرم کرده ، نه با کسی که تا حالا از کشور هم خارج نشده و شده مشاور فلان موسسه و شرکت اعزام دانشجو و هدفش فقط و فقط پول هست .( آپدیت : البته الان دیگه چند سالی هست درسم تموم شده)

منم همین روزایی که شما داشتین و داشتم و میدونم چه حسی دارین و لحظه لحظه ی این روزها رو لمس کردم و میدونم دقیقا شرایط شما چی هست.

اینو میگم که بدونین حسی که من به این کار دارم با حس اون موسسه که این شغلش هست و منبع درآمدش از این راهه ، فرق داره. واسه من این شغل نیست و منبع درآمد من از این راه نیست. من اینجا کار میکنم و براش خیلی تلاش کردم درس خوندم تا بهش رسیدم و دلم میخواد خیلی ها بهش برسن. 

منم مثل خیلی از شما سردرگم  بودم که کجا برم ؟ چجوری برم ؟ از کجا شروع بکنم ؟ اصلا رفتن خوبه یا موندن ؟ نکنه برم و نشه ؟ زبان جدید چی میشه ؟ هزینه ها چی میشه ؟ کاری برم ؟ تحصیلی برم ؟ و هزارتا سوال دیگه

خیلی وقت بود که میخواستم برای تحصیل برم خارج از کشور ، خیلی تحقیق کردم و با خیلی به اصطلاح وکیل های مهاجرتی تماس گرفتم و ملاقاتهای حضوری زیادی هم رفتم و بابت همه این داستانا کلی پول خرج کردم ولی اکثرا نه اطلاعاتی درستی میدادن نه دلسوز موکل بودن بلکه دلسوز جیب خودشون بودن و کشوری رو پیشنهاد میدادن که خودشون میتونن انجام بدن ، نه جایی که مناسب من باشه . خیلی وقت صرف کردم تا تحقیق بکنم که باید از کجا شروع کرد . تویه این مدت به پست آدمایی خوردم که به اسم مشاور جیبمو خالی کردن و خیلی ها با وعده و وعید های الکی وقتم رو کشتن و شاید چند سالی رو از دست دادم و موقعیت هایی که داشتم خیلی هاشون دیگه از بین رفته بود . به خاطر اینکه اطلاعاتم کافی نبود یا خیلی ها اطلاعاتی بهم میدادن که  فقط به نفع خودشون بود  و من و خیلی های دیگه مثل من به اون حرفها اعتماد میکردیم و این وسط کلی "وقت و پول" از بین رفت. از همه بدتر برای پروسه مهاجرت از دست دادن زمان هست چون هر سال سنت بالاتر میره و شرایط برای مهاجرت سخت تر و متاسفانه من به دلیل آزمون و خطاهایی که کردم و اطاعات اشتباهی که موسسات بهم دادن خیلی زمان از دست دادم. پیدا کردن یک منبع درست و حسابی که بشه بهش اعتماد کرد شده بود بزرگترین مشکل من و امثال من .

این برو وبیا ها منو سالها از هدفی که داشتم دور کرد و بجای اینکه تویه سن مناسب بیام ، با یک وقفه طولانی این اتفاق افتاد و متاسفانه همش به خاطر این بود که هیچ منبع اطلاعاتی جامع و کاملی نبود که من ازش استفاده بکنم.

ایندفعه خودم تصمیم گرفتم جدی تر دنبال یک راه بگردم برای مهاجرت. همیشه موسسات جوری این داستان رو سخت جلوه میدادن که اعتماد به نفس انجام کار رو از آدم میگرفتن و فکر میکردی که بدون وکیل مهاجرت انجام دادن این کارها غیر مککن هست . نمیخواستم دیگه بمونم و باید میرفتم .زبانم خیلی خوب نبود و با بدختی سایت های مختلف دانشگاه هارو ترجمه میکردم و بالاخره بعد از ماهها سر و کله زدن با سایتهای مختلف تونستم از دانشگاه مهندسی وین در رشته برق و الکترونیک پذیرش بگیرم .

کارهاش خیلی زود انجام شد . و اصلا وقت نکردم زبان آلمانی بخونم و با زبان آلمانی صفر اومدم اتریش

هیچ وقت لحظه ای رو که از پله های هواپبما پامو روی زمین گذاشتم یادم نمیره که از خودم پرسیدم خوب حالا که رسیدی ، از این به بعد میخوای چی بکنی ؟؟ لطفا شما اینجوری نباشین. برای اومدنتون از قبل برنامه ریزی بکنین بدونین کجا دارین میرین قراره چی در انتظارتون باشه؟ قطعا که نمیشه پیش بینی کرد ولی خوب تحقیق بکنین و خواهشا خواهشا زبانتون رو بخونین و با دانش زبان متوسط به بالا برین به اون کشوری که هدفتون هست. 

یه ترسی تویه وجودم بود که دلمو خالی میکرد مثل وقتایی که سوار تاب میشدم و یهو تویه دلم خالی میشد .

نه کسی رو اینجا میشناختم نه اون موقع به این صورت ایرانی زیاد بود و اون عده کمی هم که بودن اکثرا قدیمی بودن و از کارهای دانشگاه و ثبت نام و این چیزا اطلاعی نداشتن .

به عنوان مثال پروسه درخواست بیمه دانشجویی که کار یک روز هست برام دو هفته زمان برد تا بفهمم اصلا کدوم بیمه برم و چه بیمه ای باید بگیرم چه مدل قراردادی باید ببندم و هزار جور داستان دیگه. اون موقع کسی نبود که اطلاعاتی داشته باشه راجع به ماهایی که تازه دانشجویی اومده بودیم .

خیلی سردرگم بودم . ولی ته دلم یه خوشحالی خیلی عجیبی بود که بالاخره رسیده بودم و داشتم تویه خیابونای وین قدم میزدم . ته همه اون استرس ها و سر درگمی ها یه امید خیلی پررنگی بود که موفق میشم و این روزهای سخت میگذره. با اینکه روزهای سختی بود ولی جون برای رسیدن بهش جنگیده بودم برام اذت بخش بود. 

اولش خوابگاه بودم و بعدش یه خونه کوچیک اجاره کردم و با یکی دیگه مشترک تویه یک اتاق زندگی میکردیم . بعد از چند ماه که یه ذره آلمانی یاد گرفته بودم رفتم سر کار تویه یه رستوران اتریشی . حقوقش برای اجاره خونم کافی بود و کم کم تونستم زبانمو اونجا بهتر بکنم .

هیچ وقت تویه عمرم فکر نمیکردم بخوام تویه رستوران کار بکنم ولی میدیدم اکثر هم کلاسیهای کالجم که کار میکنن تویه رستوران هستن و این یه ذره کارو برام راحت تر کرد که خجالت نکشم و ادامه بدم.

اینجا کار کردن تویه رستوران یک کار روتین برای یک دانشجو هست و اینو میدونستم که قرار نیست تا آخرش اینجوری باشه .

کالجم تموم شد و دانشگاه شروع شد . هفته اول دانشگاه برام یه جورایی مثل کلاس نمایش و تئاتر بود . اصلا نمیفهمیدم چی میگن اینا و دارن چی درس میدن . گاها فکر میکردم کلاس رو اشتباهی اومدم و یه رشته دیگس .

چیزایی که اینا تویه لیسانسشون خونده بودن با ما خیلی فرق داشت و حالا که اومده بودن سر کلاس ارشد حسابی آماده بودن .  ولی کم کم شرایط درست شد و شب و روز خوندم تا خودمو رسوندم به سطح کلاس های دانشگاه اینجا .

البته زبان آلمانی همیشه بزرگترین مشکل بود ولی هر روز بهتر میشد .

کم کم کار بهتری پیدا کردم که مرتبط با رشتم بود و ساعت کاریش هم بیشتر بود و درآمدش هم بهتر و  دیگه  تونستم یه آپارتمان کوچیک ولی مستقل اجاره بکنم که دیگه مجبور نباشم با کسی هم خونه بشم . تازه بعد از چند سال داشتم میفهمیدم زندگی تویه اورپا مسیر خونه به سر کار و به دانشگاه و باز به خونه نیست. اون اولا آرزوم بود منم مثل خیلی از مردم برم رستوران یه کافه سفارش بدم و همه این  مدل آروزها کم کم عملی شد.

چیزی که اینجا بهم یاد داد این بود که اگه تلاش بکنی بدون شک موفق میشی و نتیجه تلاشهات رو میبینی .

ولی از کجا فعالیتهای اطلاع رسانی رو شروع کردم :

اون اولا چند ماهی قبل از اومدنم وقت آزاد زیادی داشتم.از طریق وبسایتهای مختلف که البته فارسی نبودن شروع کردم به جمع آوری اطلاعات . اینم بگم نه زبان خوبی داشتم نه اصلا میدونستم باید از کجا شروع بکنم و واسه همین خیلی وقتم از بین رفت . بعد از ماهها اطلاعات نسبتا خوبی بدست آوردم و شروع کردم اونو در جاهای مختلف و فروم های فارسی بین بقیه به اشراک گذاشتم بعد از اون که اقدام کردم  برای ویزا این وبسایت رو راه انداختم و  دیگه ویزام اومده بود و درگیر کارهای اولیه بودم و خوب استرس همه وجودم رو گرفته بود و داشتم تصمیمی رو میگرفتم که میتونست منو حسابی زمین بزنه ، چون من بدون هیچ پشتوانه مالی داشتم میومدم و خودم بودم و یه مقداری پس انداز خیلی کم که تویه چند سالی که ایران بودم جمع کرده بودم و دیگه هیچی . نه آشنایی در اتریش نه اطلاعاتی در رابطه با شرایط زندگی و تحصیل در اتریش . جوری بود که وقتی گفتن ویزات اومده نزدیک بود سکته بکنم از استرس و موقعی که پرواز بلند شد دلم میخواست دوباره بشینه و بگه نقص فنی داریم و کنسل و من دیگه برگردم ، وقتی تویه فرودگاه وین از پله های هواپیما پایین میومدم به خودم میگفتم خوب حالا واسه چی اومدی اینجا ؟؟ میخوای چکار بکنی ؟؟ یک دنیا سوال بی جواب تویه سرم بود. در این حد استرس داشتم و بعدا که بچه های دیگه در طی این سالها باهام تماس گرفتن و میگیرین ، فهمیدم که من در این زمینه تنها نبودم و این حس تقریبا برای همه هست. مهاجرت همیشه برای همه مردم دنیا یک نقطه عطف مهم تویه زندگی هست

خلاصه تصمیم گرفتم بعد از مدتی که به اتریش اومدم خودم به صورت مستقل با توجه به تجربیاتی که داشتم شروع کنم به اطلاع رسانی

در وحله اول از طریق گروهای فیسبوکی که اون موقع یکی بیشتر نبود ( الان دیگه اونقدر زیاد هست که نمیشه فهمید کدوم مورد اعتماد هست و کدوم نیست ) باز هم به راهنمایی بچه ها ادامه دادم تا اینکه کم کم یک تعدای از دوستان قابل اعتماد رو جمع کردیم تا بتونیم یک انجمن دانشجویی تشکیل بدیم

در ادامه یک صفحه فیسبوک راه اندازی کردم که از اون طریق تا همین امروز همه اخبار جدید رو روی صفحه گذاشتم ولی چون دسترسی به فیسبوک در ایران با مشکل روبه رو شد بعد از مدتها تونستم وقتی پیدا کنم و همه این مطالب و تجربیات چند ساله خودمو در غالب این وبسایت جامع و طبقه بندی شده از نظر اطلاعات برای شما عزیزان راه اندازی کنم. 

من تویه این سالها روزهای سختی داشتم ، روزهایی که شاید بشه گفت سخترین روزهای زندگیم بوده ولی الان که دارم این متن رو مینویسم دیگه سالها از اینجا اومدنم میگذره  و میتونم بگم آدم موفقی هستم ( من سال 2011 اومدم اتریش )

خیلی ها میگفتن نمیشه موفق شد ، خیلی از آدمایی که قدیمی تر بودن و یه جور بیماری منفی نگری و منفی بافی داشتن یا شاید دلشون نمیخواست ایرانیهای اتریش زیاد بشن میگفتن نیا اینجا هیچی نیست و آسمونش همون رنگیه

ولی من اومدم ، و واقعا هم آسمونش همون رنگی بود ولی میشد با تلاش شرایط رو عوض کرد و تونستم عوض کنم و حالا دیگه اون آدمایی که میگفتن نیا و نمیشه خودشون رو زدن به کوچه علی چپ و منو که میبینن مسیرشون رو عوض میکنن که یعنی ما کی هستیم ؟؟ تو کی هستی ؟؟ اینجا کجاست ؟؟

تویه همه سالها اونقدر خدا به من لطف داشته که بعضی وقتها شرمندش میشم ،شاید خدایی که من ازش نام میبرم با خدایی که تویه بچگی میشناختم فرق داشته باشه ، خدای من یه حسی هست که تویه دلمه یه چیزی که در کنارم احساسش میکنم و همیشه بیشتر از اونی که میخواستم به من کمک کرده و میدونم همه اینها برخواسته از دعاهایی هست که شما ها و خونواده هاتون برای من میکنین

وقتی کسی رو راهنمایی میکنم یا کار کسی رو راه میندازم و برام آروزی موفقیت میکنه و خوشحالیشو میبینم و وقتی مادرش میگه پسرم از زندگیت خیر ببینی ، لبخندی روی لبهام میشینه که از هر لبخند دیگه ای تویه زندگیم دلنشین تر و ارزشمند تره ، حسی هست که با هیچ چیزی نمیشه عوضش کرد و شاید اونایی که این حس رو تجربش نکردن نتونن درک کنن که چرا من اینجا هستم و دارم کمک میکنم . و هر چیزی که من الان دارم و هر موفقیتی که کسب کردم و همین که الان اینجا هستم و تونستم از پس اون روزهای سخت بربیام بدون هیچ پشتوانه مالی، بدون شک به خاطر همین دعاهای شما بوده و خدارو شکر میکنم که منو در این راه همیشه استوار نگه داشته .

و همین حس هست که باعث شده علی الرقم کمبود وقتی که دارم و مشکلاتی که شاید بر سر راه این فعالیت قرار گرفته ، باز هم باشم و نزارم که آدمای سودجو از فضای مسموم عدم آگاهی در این زمینه استفاده کنن و شما مجبور بشین خواسته یا نا خواسته دست به دامان این افراد بشین

از همون ابتدا سعی کردم همه راه و روش هایی که میشه باهاش کارهای پذیرش و ویزای تحصیلی رو انجام داد بگم و آموزش بدم و خدارو شکر میکنم که وقتی بدست آوردم که بتونم همه این تجربیات و اطلاعات رو در این وبسات به صورت دسته بندی شده جمع آوری کنم تا بتونم بگم اولین و جامع ترین وبسایت در حال حاظر در زمینه تحصیل و زندگی در اتریش در اختیار شما هست. علی الرقم ارزش معنوی این وبسایت قطعا در بعضی از موارد ارزش مادی هم داره که اونم صرف کمک به دوستانی میشه که اینجا با ما همکاری دارن و در راه انداختن کار شماها کمک میکنن .

به اضافه اینکه شما میتونین با من همیشه مکاتبه کنید یا تماس بگیرید تا شرایط رو از زبان کسی بشنوید که خودش از جنس شماست ، نه موسسه هست نه تنها راه کسب درآمدش اینه. همه بچه های این مجموعه که الان دیگه اکثرا فارغ التحصیل یا درحال فارغ التحصیلی هستن در رشته های مرتبط با تحصیلشون مشغول به کار هستن و خیلی هامون دیگه اقامت کرفتیم از راههای مختلف و تویه خیلی از زمینه ها تجربیاتی داریم که کمتر جایی نمونش پیدا میشه . همه ما از صفر شروع کردیم و الان تقریبا به اون هدفی رسیدیم که شاید همه ما و شما به خاطرش مهاجرت کردیم و میکنیم . و حالا این همه اطلاعات یکجا در اختیار شما هست تا بتونین ازشون استفاده کنین.

من خدارو شکر در طول این مدت کار خوبی پیدا کردم و به واسطه اون تونستم الان ویزای کاری اتریش رو بگیرم ، چیزی که شاید همه ماها به خاطر این داریم میایم اتریش و برای خیلی از ماها تحصیل در اولویت دوم قرار داشته( آپدیت : البته الان چند سالی هست که دیگه اقامت اتریش رو گرفتم )

و درآمدم اونقدری هست که نیازی ندارم به این کار از دید مالی نگاه بکنم والا منم مثل موسسات بستر رو برای بی اطلاع موندن شما فراهم میکردم

هر کسی میتونه با مطالعه این وبسایت همه کارهاشو خودش انجام بده و هر جایی هم سوالی داشت میتونه با ما در ارتباط باشه و تهش اگه دوست داشت برامون یه دعایی به زبون دلش خودش بکنه .

از همون روزهای اولی که در حال تحقیق بودم تویه سایت آپلای ابرود تاپیک اتریش رو راه انداختم و شدم ادمین تاپیک ( هنوزم پستهام اونجا هست با آیدی Sobijoon)

همه تجربه هامو با بقیه به اشتراک گذاشتم و تا جایی که تونستم به همه کمک کردم و بعد از اینکه به اتریش اومدم، این وبسایت رو راه انداختم و همه اون مطالب رو به صورت طبقه بندی شده توش نوشتم تا استفاده از مطالب راحت تر باشه .

میخواستم اون مشکلی که من قبل از اومدن داشتم و هیچ منبع اطلاع رسانی خوبی وجود نداشت رو حل بکنم تا بقیه بتونن با اطلاع کامل از شرایط اقدام بکنن و تصمیم درست بگیرن .

تویه این مسیر بعضی مواقع وقت کم میاوردم که به تماسهای بچه ها و پیامهاشون جواب بدم و واسه همین یک انجمن دانشجویی درست کردم که دانشجوهای ایرانی مشغول به تحصیل توش عضو شدن ولی فقط کسایی که خودشون کارهاشونو انجام دادن و درسشون خوب هست .

بعد از یه مدت دیدم با توجه به اینکه ما از صفر تا صد مطالب لازم رو تویه وبسایت گذاشتیم ولی بازم خیلی ها تماس میگیرن و میگن ما وبسایت شما رو خوندیم و چند بار هم با شما تماس داشتیم ولی چون خودمون نمیتونستیم کارهارو انجام بدیم حلاا یا وقت نداشتن یا زبانشون خوب نبوده مجبور شدیم یا موسسات قرار داد ببندیم  و از موسسات مختلف که سرشون کلاه گذاشتن شاکی بودن . تصمیم گرفتیم با یه مبلغ مناسب کارهای بچه هارو از قبیل پذیرش ، ویزا ، خوابگاه و بیمه و ... انجام بدیم .

سه تا هدف اصلی داشتیم

  • اول اینکه  چون همه ما خودمون همین مسیر هارو رفتیم میتونیم  بهتر به بقیه کمک بکنیم و جواب سوالات رو بدیم
  • دوم اینکه دیگه کسی تویه این مسیر مجبور نباشه هزینه های نجومی بکنه برای یک پذیرش یا ویزای دانشجویی
  • سوم اینکه این بشه یه کمک هزینه برامون و بین ساعتهای درسی دانشگاهی کارهای بچه ها رو انجام بدیم 

اینجوری هم کار خیلی از بچه ها که میخواستن بیان راه افتاد هم خیلی از کسایی که اینجا واقعا درس میخوندن و زحمت میکشیدن دیگه بیشتر به درس هاشون میرسیدن. خیلی از دانشجوهای مستعدی که مجبور بودن ساعتها در رستوران کار بکنن اونم بعد از ساعت دانشگاه اینجوری هم به بقیه کمک میکردن هم اندازه همون حقوقی که از کار تویه رستوران میگرفتن دستشون میومد هم میتونستن بیشتر برای درس خوندن وقت بزارن.

الان که دارم اینو مینویسم دیگه سالها از اون روزهای اول گذشته و دیگه میتونم بگم آدم موفقی شدم و خیلی از اون بچه ها موفق شدن. تویه این سالها اینقدر دانشجو از طریق همین وبسایت به اتریش اومده که دیگه اصلا آمار دقیق ازش نداریم. اونقدر زیاد که بارها موسسات برامون دردسر هم درست کردن که شاید دست از این مسیر بکشیم ولی خدارو شکر که همچنان هستیم و قطعا خواهیم بود. الان تویه شرکتی که از بچگی فقط اسمشو میشنیدم  و آرزوم بود توش کار بکنم تویه رشته تحصیلی خودم مشغول به کارم.وقتی اینجا سر کار میری وقت آزادت خیلی کم هست  ولی هیچ وقت حتی یک لحظه هم خط موبایلم رو خاموش نکردم چون همیشه یکی هست که نیاز داره سوال بکنه و راهنمایی میخواد .

حالا دیگه اون انجمن کوچیک قدیمی بزرگ شده و هر کدوم از اون بچه ها یه جایی از اروپا هستن و همچنان با ما همراه هستن و دارن بهمون کمک میکنن .

الان دیگه این انجمن به عنوان یک مرکز مشاوره و انجام امور در زمینه خدمات اقامتی و تحصیلی در اتریش به ثبت رسیده و خیلی کارهای دیگه درآینده قرار اتفاق بیفته.

تویه همین وبسایت یه قسمتی رو اختصاص دادم به داستهای مهاجرت من که شاید خالی از لطف نباشه گاه گداری سری بهش بزنین . با زبون دل خودم براتون نوشتم .

هدفی که داشتم محقق شده و خیلی از شما تونستین با مطالعه این وب سایت کارهاتون رو خودتون انجام بدین و وقتی میبینم که راضی بودین و پیامهای رضایتی که از روی لطف برام میفرستین رو میخونم خدارو شکر میکنم که بهم کمک کرد که تویه این مسیر بمونم و ولش نکنم و تا زمانی که توانش رو داشتم همچنان خواهم بود.

فکر میکنم دیگه خیلی زیاد نوشتم هرچند اینقدر چیز برای نوشتن هست که میشه ساعتها نوشت .

این وبسایت حاصل سالها تجریه من از پذیرش و ویزای تحصیلی ، کار و زندگی در اتریش،آلمان و چند کشور اروپایی هست و امیدوارم بتونه به شما در انتخاب یک مسیر درست کمک بکنه و هر جایی احساس کردین نیاز به راهنمایی دارین با ما تماس بگیرین .

موفق و پیروز باشین

مدیریت انجمن